انحنــا

خسته‌تر از آن‌ام که به رو نیاورم. این است که نقاب برداشته؛ خلاف آمدن‌هایتان، در رفتنی بی‌وقفه‌ام.

انحنــا

خسته‌تر از آن‌ام که به رو نیاورم. این است که نقاب برداشته؛ خلاف آمدن‌هایتان، در رفتنی بی‌وقفه‌ام.

اتصال

 

 وقتی گذشتن یک تصویر نه‌چندان واضح از مقابل چشمانمان می‌تواند حافظه‌مان را به دورترین جغرافیای ممکن در هستی ذهنمان پرت کند؛ یعنی میان لایه‌ لایه‌های روان از هم گسیخته‌مان، رابطه‌ای هست هنوز! 

 .............. 

 

بیماری نادری‌ست
این که نگاهت
به هر چه بیفتد
دلت برای کسی تنگ شود  

 

" رضا جمالی حاجیانی "

نظرات 3 + ارسال نظر
سعیده 8 آذر 1391 ساعت 03:39 ب.ظ http://www.sazechoobi.blogfa.com

سلام مونا جان

خیلی خوشحال شدم وقتی کامنتت رو با آدرس یک وبلاگ دیدم. چه خوب که دوباره می نویسی. چه خوب که هستی مونا.

ممنون از تو دختر آن سال‌های تا هنوز
ممنون از نگاه همواره‌ات

سعیده 8 آذر 1391 ساعت 03:40 ب.ظ

و این رابطه تا همیشه خواهد ماند انگار!

ف دال 11 آذر 1391 ساعت 08:49 ق.ظ

وقتی شاخک‌های رابطه تیز باشند، هرجای دنیا که باشی پیدایت می‌کنم
خوشحالم که دوباره می‌نویسی. جان من و جان و خودت بیا و به این وبلاگ وفا کن و همینجا بمان. خوب باشی

آخ که چه خوب است پیدا کردنت دختر.
قول‌‌ام مثل قول تو باشد فرزانه؟ ;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد